میرنیوز
خبرگزاری مهر؛ گروه مجله: اهل سفر است؛ تنها، با خانواده یا به صورت جمعی. در یکی از سفرهایش به خوزستان، در بازار اهواز خوراکی خوشمزهای میخورد که همیشه هم اسمش را فراموش میکند؛ از آن خوراکیهایی که وقتی داخل دهان میگذاری آب میشود و دوست داری دوباره تجربهاش کنی.
مریم کریمی در ۲۹ سالگی تجربه سفرهای زیادی دارد. او تصمیم داشت از بین محصولات محلی، صنایع دستی یا غذاهای محلی را برای فعالیت شغلی انتخاب کند، در نهایت اما طعمها و خوراکیهای محلی را به عنوان ایده اصلی یک کسب و کار کوچک انتخاب کرد.
آن هم خوراکیهایی با طعمهای منحصر به فرد و خوشمزه از هر گوشه ایران که شاید در سایر نقاط کشور حتی اسمی هم از آن به گوش کسی نخورده باشد.
کریمی همبنیانگذار ساوا است که با یک تیم ۶ نفره متمرکز کارها را پیش میبرند و هر کدام در زمینه شغلیشان متخصص هستند و البته به ایده اصلی طرحشان که محصولات غذایی محلی است، علاقه زیادی دارند.
همه اعضای تیم به دغدغه اصلی بنیانگذاران ساوا، که حفظ و معرفی محصولات غذایی محلی ایرانی است، پایبندند و آن را اولویت فعالیتهایشان قرار دادهاند.
سوال مهم این است که اصلا غذا و خوراکی؟ چرا مزهها آنقدر برای تیم ساوا مهم است؟ مریم کریمی پاسخ روشنی برای این سوال دارد. او معتقد است محصولاتی در ایران وجود دارد که فرهنگ و جغرافیای خاص آن منطقه سبب به وجود آمدن آنها شده؛ تاریخچه و داستانی از یک نسل و قبیله پشت آن است و مردم توانمند هر منطقه، سالها روی این محصولات ارزشمند کار کردهاند و آن را بهبود بخشیدهاند. اما این محصولات آنطور که باید و شاید، از منطقه خود بیرون نیامدهاند و به سایر شهرها و استانهای ایران بهدرستی شناسانده و معرفی نشدند.
نگاه کریمی به فعالیت در این راه شاید کمی متفاوتتر از کسانی است که تاکنون در حفظ فرهنگ غذایی ایرانی تلاش کردهاند. او میگوید: «تاکنون هرگاه درباره غذاها یا محصولات محلی صحبت شده، اغلب از خواص درمانی آن گفتهاند. اما ما صرفا خواص درمانی غذاها متمرکز نشدهایم. هدف ما این است که طعمهای جذاب که در گوشه گوشه ایران است وارد آشپزی و زندگی روزمره شود؛ این اولویت ما است و خواص این محصولات در اولویتهای بعدی قرار می گیرد.»
اصلا چه شد که ما از طعمهای اصیل دور شدیم؟ ماجرا از این قرار است که در زندگی شهری عادت به مصرف لبنیات کارخانهای وجود دارد، به همین دلیل محصولات لبنی طعمی مشابه یکدیگر دارند. در محصولات صنعتی هم چندان خبری از تنوع طعم نیست و به همین دلیل بعد از خوردن شیر و ماست گوسفندی شنیدن جملهها و عکس العمل هایی مثل «وای! چقدر بوی گوسفند می ده» اصلا عجیب نیست. مثلا آبنبات خوشمزه ایل سنگسری که پایه لبنی دارد، همین طعم گوسفندی را دارد که بسیاری از افراد آن را نمیپسندند. ولی ساوا آن را با تغییراتی جزیی در عین پایبندی به اصالتش همهپسند کرده است. راستی، شما تا حالا از این آبنباتهای خوشمزه خوردهاید؟
گروه "ساوا" خلاقیتی در حل این مشکل در پیش گرفته و آن هم تغییرات جزئی در محصول است. تغییر تا حدی است که اصالت آن حفظ شود، اما در عین حال محصول همه پسندتر باشد. این کار، کمک بسیار بزرگی خواهد تا افراد بیشتری از این محصولات بومی استقبال کنند.
مریم کریمی تعریف می کند که ساوا برای رسیدن به این هدف از یک کارشناس متخصص در زمینه غذا و نوشیدنی بهره میبرد. و حداقل تا امروز که تلاشهایشان جواب داده و افراد زیادی جذب خوراکیهای بومی و طعم نوی آنها شدهاند.
این که خوراکیهای محلی را با همان ماهیت به زندگی شهری وارد کنیم و در سبک آشپزی امروزی و جوانپسند به آنها رنگ و بوی اصالت فرهنگ ایرانی را بدهیم، هنر و هدفی است که این تیم جوان دنبال آن است. حال مساله این است که بسیاری از افراد نمیدانند چطور باید این محصولات را مصرف کنند. ساوا برای این بخش از کار هم برنامهریزی کرده. آنها با تولید محتوا در زمینه خوراکیهای محلی و دستورهای پخت سنتی و امروزی به مخاطبانشان روشهای مصرف این محصولات را هم پیشنهاد میدهند.
مثلا "کشک زرد" سیستانی که در دسته غذاهای فوری ایرانی قرار دارد، علاوه بر دستور پخت سنتی آن با نکاتی جدید، میتواند در لیست برنامه غذایی هفتگی آشپزخانه ها قرار بگیرد. با این کار میتوان به غذای خانهها با طعمهای جذاب، تنوع داد.
دغدغه مندی ساوا و مجموعههایی مشابه آن برای حفظ طعم و مزه خوراکیهای محلی ایرانی که بخشی از فرهنگ ایران است، علاوه بر حفظ فرهنگ، سبب توسعه کسب و کارهای خانگی در کشور میشود که به اقتصاد خانوارهای روستایی کمک میکند. برای بعضی از این مجموعهها مثل ساوا یک اصل مهم وجود دارد: تهیه غذایی که به روش توسعه پایدار به دست آمده است!
منبع : خبرگزاری مهر
مغازهای که هر سال موکب میشود/ ما هنوز، یک ذره هم عاشق نیستیم!
مردم کانادا امکان مشاهده این صفحه را ندارند/ فیلترینگ، به وسعت دو نیمکره!
دلتنگها یکدیگر را پیدا میکنند/ کربلاییشدن بدون نیت قبلی!
خوشرویی، چاشنی میزبانی است/ از تأخیر در صدور ویزای عراق تا کمبود اتوبوس در مرز دوغارون
دشمن آتش و تبر/ «من، حبیبالله؛ حبیب خدا و جنگل هستم!»
گرداب روانشناسی زرد در «اینستاگرام»/ تن به هر چالشی ندهید!
چهل سال همسایگی با زندان و زندانی و زندانبان/ پارک و هتل نمیخواهیم؛ درختها را آب بدهید!
«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسههای نظامی
«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسههای نظامی!
ماجرای شلغمهای یک نماینده در توئیتر
سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دستهایم در مسیر شهر جان داد!»
سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دستهایم در مسیر شهر جان داد!»
سرنوشت دخترک ۱۱ماهه در روستای مرزی/ «نارگل روی دستهایم جان داد!»
دو هزار بیلبورد متحرک عاشورایی در شهر/ ۱۲ سال خطنویسی روی خط عاشقی!
وامهای راحتالحلقوم و ضمانتهای ضربدری!
عاقبت بخیری یک پمپ بنزین!
تماشای گذر عمر در سایه ایستگاه صلواتی/ چای همان چای و بیرق همان بیرق!
بازندگان کنکور!
جایی برای درمان درد دیدن!/ چشمها؛ قدردان دستهای روشناییبخش
چگونه دختران دهههشتادی محله بانی برگزاری یک مراسم ازدواج شدند؟
جهانشهر علوی/ غم و شادی شیعیان به هم گره خورده است
فعلا حرف خواب و خوراک نباشد؛ بعد از مراسم همه سِرُم میزنیم!
«چند قطره باران» بر گونه آرزوهای کوچک/ پیتزای مهربانی بدون عکس!
«سر بر دامن ماه»؛ روایتی از زندگی تنها همسر امام هادی (ع)
«سر بر دامن ماه»؛ روایتی مدرن از زندگی تنها همسر امام هادی (ع)
کارت شما مسدود است!/ زخم رفتارهای سلیقهای با مهاجران
عروسی که صبح ازدواجش دوید/ میگفتند قدت کوتاه است، برو یک رشته دیگر!
عکاسان خبری، دشمن کسی نیستند!/ ثبت تاریخ از دل آتش تا قلب کرونا
غنیسازی با خلوص بالا برای رفع تحریم است/همچنان با آژانس بینالمللی انرژی تعامل داریم
چرا راه آهن رشت - آستارا کلیدیترین پروژه ریلی کشور است؟