میرنیوز
خبرگزاری مهر؛ گروه مجله _ مرضیه کیان: همین محرم امسال بود که فضای مجازی از انتقاد به محسن عراقی یکی از مداحان کشور پر شده بود. نوحه او برای حضرت قاسم (ع) انتقاد برخی محبان اهل بیت (ع) را برانگیخت. انتقادی که بیشتر به شعر این نوحه وارد بود.
بعد از انتشار قطعه مداحی محسن عراقی و انتقادهای بسیار زیادی که به سبک مداحی او شد، عراقی در صفحه شخصی اینستاگرام خود عذرخواهی کرد.
حدود یک ماه بعد از انتشار ویدئوی عراقی و انتقادهایی که به آن وارد شد، فیلمی از یک مداح جوان در فجازی دست به دست شد که این مداح در ویدئو، موی خود را رنگ میکند. بعد از انتشار این فیلم هم بسیاری از پیشکسوتان عرصه مداحی اعتراض کردند.
آن ماجرا گذشت و اخیراً پوستری منتشر شد که در نگاه اول، تداعی کننده پوسترهای هالیوودی بود، اما جزئیات آن، حکایت از جلسه روضه هفتگی داشت! جدا از تصویر مداح که با اکسسوری در پوستر نقش بسته بود و کلمات لاتین، شمایلی در پسزمینه پوستر وجود داشت که بارها ممنوعیت انتشار این دست تصاویر و نسبت دادن آن به معصومین اعلام شده.
حالا چند روزی میشود که ویدئوی مداح جوان یزدی وایرال شده و به دلیل استفاده از گوشوارهای که در گوش داشت، واکنشهای تندی را به همراه داشته، تا جاییکه ۳ روز گذشته (در روز یکشنبه) این مداح جوان با تذکر پیرغلامان اهل بیت (ع) در استان یزد، کلیپی از خود منتشر میکند و ضمن عذرخواهی از مردم، میگوید: «از آنجایی که از دوران نوجوانی ارادت خاصی به قنبر، غلام امام حسین (ع) داشته و دارم، با تصور اینکه حلقه به گوش کردن نمادی از نوکری است در هیئت حاضر شدم و با برخوردی احساسی و بدون توجه به تبعات آن موجب ناراحتی ارادتمندان اهل بیت (ع) شدم…»
برخی نیز بیشتر مته به خشخاش گذاشتند و دستبندی که این مداح به دست دارد را هم زیر ذرهبین بردند و آن را به نماد نعل اسب شبیه دانستهاند؛ نمادی که خرافه است و یکی از سنتهای غلط رایج شده میان مردم است که آن را نشانه خوشیمنی میدانند، در حالیکه بسیاری از اهل روضه با دیدن نعل اسب، یکی از روضههای جانسوز واقعه عاشورا برایشان تداعی میشود.
حجت الاسلام سید حسین مؤمنی در گفت و گوی تلفنی با مجله مهر در این باره گفت: «ما این رفتار را تأیید نمیکنیم، ولی به آن به چشم یک معضل هم نگاه نمیکنیم. باید پدرانه به این مسائل ورود پیدا کرد و تذکرات لازم را به این جوانان داد. وقتی جوانی تا این حد پای اهل بیت (ع) ایستاده و شهامت داشته تا بعد از کار اشتباهی که انجام داده، معذرتخواهی کند، پس جا دارد تا با برخورد محترمانه و در عالم دوستی و در خفا توسط پیرغلامان و بزرگان به او تذکر داده شود.»
حجتالاسلام مؤمنی با لحنی صمیمی تاکید کرد: «این جوانان غریبه نیستند! واقعیت این است که خودمان برایشان هزینه نکردیم و به آنها میدان ندادیم، در حالیکه اگر صحبتهای حاج قاسم را سرلوحه قرار دهیم که مرزبندی نداشته باشیم و چپ و راست و من و آدمهای خودم و فلان مداح و مریدهای خودش و… را از میان برداریم، متوجه میشویم که تشکیلات اهل بیت (ع) جای اتحاد و پیوند قلبهاست و نباید با خطکش گذاشتن مرز ایجاد کرد.»
منبع : خبرگزاری مهر
پای کودکان فلسطین در رکاب دوچرخه محمد
صف طلا در بازار خیابان جهاد
شوخیهای موشکی!
اهدای زیورآلات توسط بانوان ایران برای جنگ با اسرائیل
اهدای زیورآلات بانوان ایرانی برای جنگ با اسرائیل
معامله با حسین اینبار با جمع آوری زباله از زیر پای زائرانش
خادمی که در کربلا مرگ خود را پیش بینی کرده بود
موکبداری عاشقانه شهربابکیها در عمارت ماری خانم فرانسوی
توصیههای طب ایرانی برای پیادهروی اربعین
یک دست پیراهن خونین؛ یک دست به ستون عرش
عکسی که هیچوقت نگرفتیم...
مغازهای که هر سال موکب میشود/ ما هنوز، یک ذره هم عاشق نیستیم!
مردم کانادا امکان مشاهده این صفحه را ندارند/ فیلترینگ، به وسعت دو نیمکره!
دلتنگها یکدیگر را پیدا میکنند/ کربلاییشدن بدون نیت قبلی!
خوشرویی، چاشنی میزبانی است/ از تأخیر در صدور ویزای عراق تا کمبود اتوبوس در مرز دوغارون
دشمن آتش و تبر/ «من، حبیبالله؛ حبیب خدا و جنگل هستم!»
گرداب روانشناسی زرد در «اینستاگرام»/ تن به هر چالشی ندهید!
چهل سال همسایگی با زندان و زندانی و زندانبان/ پارک و هتل نمیخواهیم؛ درختها را آب بدهید!
«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسههای نظامی
«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسههای نظامی!
ماجرای شلغمهای یک نماینده در توئیتر
سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دستهایم در مسیر شهر جان داد!»
سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دستهایم در مسیر شهر جان داد!»
سرنوشت دخترک ۱۱ماهه در روستای مرزی/ «نارگل روی دستهایم جان داد!»
دو هزار بیلبورد متحرک عاشورایی در شهر/ ۱۲ سال خطنویسی روی خط عاشقی!
وامهای راحتالحلقوم و ضمانتهای ضربدری!
عاقبت بخیری یک پمپ بنزین!
تماشای گذر عمر در سایه ایستگاه صلواتی/ چای همان چای و بیرق همان بیرق!
بازندگان کنکور!
جایی برای درمان درد دیدن!/ چشمها؛ قدردان دستهای روشناییبخش