میرنیوز

هیچ وقت به آقا موسی نگفت خسته شدم

هیچ وقت به آقا موسی نگفت خسته شدم 2021-10-06T12:24:02+03:30

خبرگزاری مهر؛ گروه مجله: پنج‌شنبه هشتم مهرماه ۱۴۰۰ بانو پروین خلیلی، همسر امام موسی صدر، در لبنان به رحمت خدا رفتند و پس از سال‌ها انتظار برای بازگشت همسفرشان، تنهایی بار سفر آخرت را بستند. ایشان در سال‌های مجاهدت سید موسی صدر در لبنان همیشه دوشادوش او بودند و به گفته دوستان و نزدیکان‌شان اگر فداکاری‌های مرحومه پروین خلیلی نبود، کار در لبنان برای امام صدر سخت‌تر از این می‌شد.

حبیبه جعفریان در کتاب «هفت روایت خصوصی از زندگی امام موسی صدر» به روایت زوایای خصوصی زندگی امام صدر از زبان نزدیکان ایشان پرداخته که یکی از فصل‌های این کتاب به روایت همسر ایشان، پروین خلیلی، اختصاص دارد. در این گزارش به بازخوانی بخشی از این کتاب پرداخته‌ایم:

از دهان نفس می‌کشید، باز بوی نارنگی را می‌فهمید و حالش به هم می‌خورد. کی توی خانه نارنگی خورده بود؟ شاید هم کسی خورده بود و پوستش جایی افتاده بود. بچه‌ها که نبودند. از آشپزخانه آمد بیرون. سر هیچکدام از بچه‌ها این‌طوری نبود. سر صدری خیلی آب می‌خورد… توی تابستان قم و با یک بار اضافه که باید سر دلش می‌کشید این طرف و آن طرف. سر صدری ولی از چیزی بدش نمی‌آمد. سارافون حورا را برداشت و فکر کرد چی شده که این دختر مرتب ساکت و تودارش، لباسش را همین‌طوری ول کرده و رفته. عجله داشته؟ یا فکرش جایی بوده؟ سارافون را گرفت جلوی دماغش… هنوز شست و شو نمی‌خواست. بوی تمیزی می‌داد و کمی قهوه. عجیب بود. احساس می‌کرد بینی‌اش حساسیت غیرعادی‌ای به بوها پیدا کرده. احساس می‌کرد بوهایی را می‌فهمد و در هوا ردشان را می‌گیرد که از نظر دیگران وجود ندارند و اثری ازشان نیست. مثل گربه‌ها یا اسب‌ها که اتفاق‌ها را حتی قبل از وقوع‌شان حس می‌کنند و بو می‌کشند. نفسش را که به نظرش پر از بوی نارنگی بود، بیرون داد و فکر کرد الان است که بالا بیاورد. دستش را گرفت جلوی دهانش و همان‌طور که داشت می‌رفت سمت دستشویی، آقا موسی را دید که دارد از اتاق می‌آید بیرون و مشتش را انگار که چیزی توی آن باشد، بسته است. در حالی که سعی می‌کرد هم‌چنان از دهانش نفس بکشد، گفت: «شما داشتید نارنگی می‌خوردید؟ کی برگشتید؟» آقا موسی گفت: «تازه… تو هم می‌خوری پری جان… بیاورم برائت؟» پری خانم اشاره کرد که نه. می‌خواست بگوید آخر چرا نارنگی؟ مگر نمی‌دانی بوی این چقدر حال مرا بد می‌کند؟ ولی نگفت.

همیشه این‌طور وقت‌ها با خودش فکر می‌کرد طفلکی آقا موسی از کجا بداند؟ اصلاً چه توقعی بود که یک نفر مثل او این چیزها را بداند یا فرصت کند که به‌شان توجه کند؟ او همیشه چیزهای خیلی مهم‌تری برای فکر کردن داشت. او آدم بزرگی بود که برای کارهای بزرگ ساخته شده بود. زندگی‌اش را سر آن‌ها گذاشته بود و پری کسی بود که باید هر کاری می‌کرد تا طی این راه برای او آسان‌تر شود. این اساس رابطه زن و شوهری آن‌ها بود. خود پری می‌خواست این‌طور باشد و فکر می‌کرد حالا که او زن یکی مثل سید موسی صدر شده است درستش همین است. پری یکی از همان زن‌هایی بود که پشت سر یک مرد بزرگ پنهان‌اند. خودش این تصمیم را گرفت. از همان اولین باری که موسی صدر را دید.

در تمام سال‌های زندگی‌شان فکر نکرد آقا موسی را بابت چیزی سرزنش کند. حتی فکر نکرد که گاهی به او بگوید: «موسی». خیلی وقت‌ها از خیلی چیزها خسته می‌شد، ولی حرفش را نمی‌زد. ملیحه همیشه می‌پرسد: «یعنی هیچ وقت به بابا نگفتی: این چه وضعی است؟ من نمی‌توانم. خسته شده‌ام؟» نه… یادش نمی‌آید چنین چیزی به آقا موسی گفته باشد. فقط یک بار، آن سال‌هایی که در حازمیه بودند و طبقه بالای مجلس زندگی می‌کردند، این‌طوری شد. پنجره‌های ساختمان حازمیه طوری بود که هر وقت باران می‌آمد، آب راه می‌افتاد توی خانه و روی فرش‌ها. لبنان هم که پر باران! یک بار که دوباره این‌طوری شده بود به آقا موسی گفت: دیگر نمی‌تواند در این ساختمان زندگی کند، گفت می‌خواهد برود خانه استیجاری. اما نرفت و تا همان روزهای آخری که آقا موسی خودش هم لبنان بود، در حازمیه ماندند. مردم و دوستان‌شان هم می‌گفتند که حازمیه جای امن‌تر و بهتری برای خانواده صدر است. هر چند به نظر او هیچ جایی در لبنان برای خانواده صدر امن نبود. آقا موسی هیچ محافظت خاصی از خودش نمی‌کرد. با خودش نه محافظ داشت، نه اسلحه. تقریباً در تمام هفت سالی که در حازمیه بودند، آخرین کار پری بعد از اینکه همه خوابیده بودند و خانه آرام بود و همه چیز سر جایش بود و ساعت از دوازده شب گذشته بود، این بود که بیاید توی ایوان طبقه سوم که خیابان از تویش پیدا بود و چشم بگرداند ببیند سر ماشین آقای صدر آیا از پیچ میدان پیداست؟ آیا امشب هم اتفاقی نمی‌افتد و او سالم برمی‌گردد یا نه؟ تنها محافظتی که آقا موسی از خودش می‌کرد این بود که وقتی می‌خواست جایی برود، ساعت قبلی معلوم نمی‌کرد. نمی‌گفت کی کجا می‌رود. اگر آدمی بود که اهل محافظت از خودش بود، نباید این سفر را می‌رفت. نباید پیش قذافی می‌رفت. خیلی‌ها هم به او گفتند. پری خانم هم ته دلش راضی نبود. نگران بود، ولی اگر قرار بود یک جوری زندگی کنند که او نگران نباشد که اصلاً نباید می‌آمدند لبنان. نباید خانواده‌شان را در قم رها می‌کردند. اصلاً نباید با هم عروسی می‌کردند.

هیچ وقت به آقا موسی نگفت خسته شدم

منبع : خبرگزاری مهر


کلمات کلیدی :
اشتراک گذاری :

آخرین اخبار مجازی

مغازه‌ای که هر سال موکب می‌شود/ ما هنوز، یک ذره هم عاشق نیستیم!

مغازه‌ای که هر سال موکب می‌شود/ ما هنوز، یک ذره هم عاشق نیستیم!
2023-09-07T17:16:53+03:30
«هر چه داریم از امام حسین(ع) داریم. زندگی‌مان مال امام حسین(ع) است. این کار هم بساط هر سال است، این مغازه پدرمان است که خادم و عاشق امام حسین (ع) بود. ما هم ...

مردم کانادا امکان مشاهده این صفحه را ندارند/ فیلترینگ، به وسعت دو نیم‌کره!

مردم کانادا امکان مشاهده این صفحه را ندارند/ فیلترینگ، به وسعت دو نیم‌کره!
2023-09-04T15:36:59+03:30
فیلتر کردن بسترهای مختلف فضای مجازی در سطح جهان مسئله تازه‌ای نیست؛ از جنوب غرب آسیا که شدت فیلترینگ در آن بیشتر است گرفته تا چند قاره آن طرف‌تر در کشور کانادا.

دلتنگ‌ها یکدیگر را پیدا می‌کنند/ کربلایی‌شدن بدون نیت قبلی!

دلتنگ‌ها یکدیگر را پیدا می‌کنند/ کربلایی‌شدن بدون نیت قبلی!
2023-09-03T13:30:14+03:30
هنگام تماشای اعزام زائران افغانستانی اشک می‌ریختند؛ گویا دلتنگ‌ها یکدیگر را پیدا می‌کنند و انگار بدرقه اربعینی‌ها، به مناسک جاماندگان تبدیل شده باشد، جاماندگ...

خوش‌رویی، چاشنی میزبانی است/ از تأخیر در صدور ویزای عراق تا کمبود اتوبوس در مرز دوغارون

خوش‌رویی، چاشنی میزبانی است/ از تأخیر در صدور ویزای عراق تا کمبود اتوبوس در مرز دوغارون
2023-08-26T10:01:16+03:30
«مشکل زائران افغانستانی ارتباط چندانی به ایران ندارد؛ مربوط به دولت افغانستان است که اربعین برایش در اولویت نیست و متولی دولتی برای زیارت اربعین ندارد، بنابر...

دشمن آتش و تبر/ «من، حبیب‌الله؛ حبیب خدا و جنگل هستم!»

دشمن آتش و تبر/ «من، حبیب‌الله؛ حبیب خدا و جنگل هستم!»
2023-08-15T14:21:28+03:30
حبیب‌الله حاجی‌زاده، سال‌ها است بدون اینکه کسی از او بخواهد یا حقوقی دریافت کند از جنگل‌ها مراقبت می‌کند: «ما نه می‌گذاریم آتش به جان جنگل بیفتد، نه می‌گذاری...

گرداب روانشناسی زرد در «اینستاگرام»/ تن به هر چالشی ندهید!

گرداب روانشناسی زرد در «اینستاگرام»/ تن به هر چالشی ندهید!
2023-08-14T13:07:53+03:30
شبکه‌های اجتماعی این روزها چالش‌هایی را رواج می‌دهند که مبنای علمی ندارند، دنبال جذب مخاطب هستند و سعی دارند القا کنند: «شما تنها با شرکت در چالش‌ها، به یک ا...

چهل سال همسایگی با زندان و زندانی و زندان‌بان/ پارک و هتل نمی‌خواهیم؛ درخت‌ها را آب بدهید!

چهل سال همسایگی با زندان و زندانی و زندان‌بان/ پارک و هتل نمی‌خواهیم؛ درخت‌ها را آب بدهید!
2023-08-12T13:01:13+03:30
همسایگان زندان «رجایی شهر» بعد از تخلیه از این ندامتگاه، بیش از آنکه از سال‌ها همجواری با آن شکایت کنند، به فکر آینده بودند: «ما از مسئولان پارک و هتل نمی‌خو...

«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسه‌های نظامی

«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسه‌های نظامی
2023-08-07T20:23:55+03:30
بعد از پایان دیدار خودم را به امیر ایرانی می‌رسانم و می‌گویم بعد از این مأموریت چه برنامه‌ای دارید؟ مختصر جواب می‌دهد: «انشاالله دوستان و دشمنان را مثل مأمور...

«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسه‌های نظامی!

«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسه‌های نظامی!
2023-08-07T15:57:38+03:30
بعد از پایان دیدار خودم را به امیر ایرانی می‌رسانم و می‌گویم بعد از این مأموریت چه برنامه‌ای دارید؟ مختصر جواب می‌دهد: «انشاالله دوستان و دشمنان را مثل مأمور...

ماجرای شلغم‌های یک نماینده در توئیتر

ماجرای شلغم‌های یک نماینده در توئیتر
2023-08-01T14:43:59+03:30
روزنامه «جوان» در گزارشی به ماجرای جر و بحث اخیر نماینده مردم تربت‌جام در مجلس با کاربران توئیتری پرداخت.

سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دست‌هایم در مسیر شهر جان داد!»

سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دست‌هایم در مسیر شهر جان داد!»
2023-07-29T00:24:02+03:30
«تقریباً دو ساعت طول کشید تا نارگل را به شهر ببریم. در این مسیر دخترم روی دست من بود و آرام جان می‌داد! شاید اگر جاده آسفالت بود و مسیر رسیدن به شهر راحت‌ و ...

سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دست‌هایم در مسیر شهر جان داد!»

سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دست‌هایم در مسیر شهر جان داد!»
2023-07-26T10:37:22+03:30
«تقریباً دو ساعت طول کشید تا نارگل را به شهر ببریم. در این مسیر دخترم روی دست من بود و آرام جان می‌داد! شاید اگر جاده آسفالت بود و مسیر رسیدن به شهر راحت‌ و ...

سرنوشت دخترک ۱۱ماهه در روستای مرزی/ «نارگل روی دست‌هایم جان داد!»

سرنوشت دخترک ۱۱ماهه در روستای مرزی/ «نارگل روی دست‌هایم جان داد!»
2023-07-26T09:43:56+03:30
«تقریباً دو ساعت طول کشید که نارگل را به شهر ببریم. در این مسیر دخترم روی دست من بود و آرام جان می‌داد! شاید اگر جاده آسفالت بود و مسیر رسیدن به شهر راحت‌ و ...

دو هزار بیلبورد متحرک عاشورایی در شهر/ ۱۲ سال خط‌نویسی روی خط عاشقی!

دو هزار بیلبورد متحرک عاشورایی در شهر/ ۱۲ سال خط‌نویسی روی خط عاشقی!
2023-07-23T11:03:54+03:30
«مجید دستانی» از 12سال ماشین‌نویسی در محرم می‌گوید که با رفقایش، خودروها را با خط خوش مزین به نام اباعبدالله(ع) می‌کنند،خودروهایی که تا مدت‌ها مثل بیلبوردهای...

وام‌های راحت‌الحلقوم و ضمانت‌های ضربدری!

وام‌های راحت‌الحلقوم و ضمانت‌های ضربدری!
2023-07-20T12:18:55+03:30
روزنامه «همشهری» در گزارشی به تبلیغات اخیر برخی شرکت‌ها برای اعطای وام بدون ضامن پرداخت و ابعاد غیرقانونی بودن آن را شفاف کرد، این گزارش همچنین توضیحاتی دربا...

عاقبت بخیری یک پمپ بنزین! 

عاقبت بخیری یک پمپ بنزین! 
2023-07-20T11:38:56+03:30
خودرو را پارک کردم و به محل گودبرداری برگشتم و پرسیدم اینجا قبلاً پمپ بنزین نبود؟ جوابشان حافظه تصویری‌ام را تأیید کرد: «پمپ بنزین بود! دیگر نیست؛ حالا قرار ...

تماشای گذر عمر در سایه ایستگاه صلواتی/ چای همان چای و بیرق همان بیرق!

تماشای گذر عمر در سایه ایستگاه صلواتی/ چای همان چای و بیرق همان بیرق!
2023-07-19T13:19:04+03:30
می‌گویند نوشیدن چای داغ در لیوان‌های پلاستیکی احتمال ابتلاء به سرطان را افزایش می‌دهد؛ اعتراضی نیست! فقط ای کاش طعم چای بعد از روضه را عوض نکند. کافی است چای...

بازندگان کنکور!

بازندگان کنکور!
2023-07-16T13:07:00+03:30
روزنامه «جام جم» در گزارشی به تاثیر شرایط جغرافیایی و شکاف طبقات اجتماعی بر قبولی رشته‌های دانشگاهی در دهک‌های مختلف جامعه پرداخته و از دهک‌های ضعیف به عنوان...

جایی برای درمان درد دیدن!/ چشم‌ها؛ قدردان دست‌های روشنایی‌بخش

جایی برای درمان درد دیدن!/ چشم‌ها؛ قدردان دست‌های روشنایی‌بخش
2023-07-16T13:06:59+03:30
پیر و جوان ندارد، تقریباً همه باندی به چشم دارند و دستی به در و دیوار! اینجا همه درد چشم دارند؛ درد بینایی! و ضیا با تخصص خود به چشم‌ها نور روشنایی می‌بخشد، ...

چگونه دختران دهه‌هشتادی محله بانی برگزاری یک مراسم ازدواج شدند؟

چگونه دختران دهه‌هشتادی محله بانی برگزاری یک مراسم ازدواج شدند؟
2023-07-16T10:54:01+03:30
روزنامه «همشهری» به سراغ یکی از محله‌های تهران رفت که در آن دختران دهه هشتادی با برگزاری مراسم عروسی از آغاز سنین نوجوانی باعث و بانی امر خیر می‌شوند. ​​​​​​​

جهان‌شهر علوی/ غم و شادی شیعیان به هم گره خورده است

جهان‌شهر علوی/ غم و شادی شیعیان به هم گره خورده است
2023-07-11T14:22:15+03:30
تاجیک، تمام روز لحظه‌ای استراحت نکرده و در مسیر شلوغ «مهمونی ۱۰ کیلومتری» خدمت کرده اما در دل حسرت می‌خورد که کاش تمام شیعیان دنیا می‌توانستند در جشن بزرگ ام...

فعلا حرف خواب و خوراک نباشد؛ بعد از مراسم همه سِرُم می‌زنیم!

فعلا حرف خواب و خوراک نباشد؛ بعد از مراسم همه سِرُم می‌زنیم!
2023-07-07T14:28:52+03:30
حرف آخر را یکی از خادمان می‌زند: «یادتان نرود؛ قرار است یکی از بزرگ‌ترین کارهای دنیا را انجام بدهیم. تا صبح شنبه کسی حرف از خواب و خوراک نزند، بعد از مراسم ه...

«چند قطره باران» بر گونه آرزوهای کوچک/ پیتزای مهربانی بدون عکس!

«چند قطره باران» بر گونه آرزوهای کوچک/ پیتزای مهربانی بدون عکس!
2023-07-06T12:22:13+03:30
حسن صلواتی چند سالی است که با همراهی دوستان عکاس و هنرمندش یک حرکت جذاب را شروع کرده است؛ فروش عکس‌ها به نفع بچه‌های محروم! امسال هم سفره پیتزای آنها به عشق ...

«سر بر دامن ماه»؛ روایتی از زندگی تنها همسر امام هادی (ع)

«سر بر دامن ماه»؛ روایتی از زندگی تنها همسر امام هادی (ع)
2023-07-04T14:22:10+03:30
«سر بر دامن ماه» از طریق برش کمتر دیده‌شده تاریخ یعنی زندگی امام هادی (ع)، قدم به روایت غیبت امام زمان (عج) می‌گذارد و در این میان شخصیت «بانو حُدیث» مادربزر...

«سر بر دامن ماه»؛ روایتی مدرن از زندگی تنها همسر امام هادی (ع)

«سر بر دامن ماه»؛ روایتی مدرن از زندگی تنها همسر امام هادی (ع)
2023-07-04T09:42:14+03:30
«سر بر دامن ماه» از طریق برش کمتر دیده‌شده تاریخ یعنی زندگی امام هادی (ع)، قدم به روایت غیبت امام زمان (عج) می‌گذارد و در این میان شخصیت «بانو حُدیث» مادربزر...

کارت شما مسدود است!/ زخم رفتارهای سلیقه‌ای با مهاجران

کارت شما مسدود است!/ زخم رفتارهای سلیقه‌ای با مهاجران
2023-06-28T08:48:35+03:30
اواخر خرداد هر سال با پایان مهلت کارت‌های آمایش، حساب‌ بانکی مهاجران افغانستانی برای مدتی نامعلوم مسدود می‌شود؛ اقدامی که بیش از یک دستورالعمل مدیریتی، اعمال...

عروسی که صبح ازدواجش دوید/ می‌گفتند قدت کوتاه است، برو یک رشته دیگر!

عروسی که صبح ازدواجش دوید/ می‌گفتند قدت کوتاه است، برو یک رشته دیگر!
2023-06-27T01:41:38+03:30
سال‌های زیادی از زمانی که به اسماعیل‌نژاد می‌گفتند «قدت کوتاه است، به درد دویدن نمی‌خوری» می‌گذرد اما او امروز رکورددار دوی سرعت در ایران است و رویای کسب مدا...

عکاسان خبری، دشمن کسی نیستند!/ ثبت تاریخ از دل آتش تا قلب کرونا

عکاسان خبری، دشمن کسی نیستند!/ ثبت تاریخ از دل آتش تا قلب کرونا
2023-06-11T12:21:13+03:30
«عکاس خبری دشمن کسی نیست! باید به این آگاهی برسیم که عکاس، ثبت‌کننده تاریخ است و قرار نیست نگاه پررنگ سیاسی داشته باشد، دغدغه جدی عکاسان این است که در هر شرا...

غنی‌سازی با خلوص بالا برای رفع تحریم است/همچنان با آژانس بین‌المللی انرژی تعامل داریم

غنی‌سازی با خلوص بالا برای رفع تحریم است/همچنان  با آژانس بین‌المللی انرژی تعامل داریم
2023-06-11T00:00:47+03:30
محمد اسلامی رئیس سازمان انرژی اتمی گفت غنی‌سازی‌های با خلوص بالا برای این صورت گرفته تا تحریم‌ها لغو شوند، هدف قانونگذار هم همین بوده که اقدام راهبردی برای ل...

چرا راه آهن رشت - آستارا کلیدی‌ترین پروژه ریلی کشور است؟

چرا راه آهن رشت  - آستارا کلیدی‌ترین پروژه ریلی کشور است؟
2023-05-18T11:13:51+03:30
کریدور شمال - جنوب یک مسیر اقتصادی مهم و استراتژیک برای ترانزیت بار میان هند، روسیه و شمال اروپا از طریق ایران است که راه‌آهن رشت - آستارا به عنوان حلقه مفق...
X فیلم جدید فیلم جدید دانلود فیلم و سریال تبلیغات شما (پیام به تلگرام)