حسین داروغه بعد از ۳۱ سال سکوت، فقط به حرمت مهمانی که از کیلومترها دورتر به خانهاش آمده لب به سخن باز میکند و گوشهای از خاطرات دوران اسارتش را میگوید.
حسین داروغه بعد از ۳۱ سال سکوت، فقط به حرمت مهمانی که از کیلومترها دورتر به خانهاش آمده لب به سخن باز میکند و گوشهای از خاطرات دوران اسارتش را میگوید.
حبیب الله بعد از سالها با درد و رنج، حال به ظاهر آرام نشسته و هر سال نزدیک ۲۶ مرداد که میشود، به قاب عکس دوستش حاج رضا خیره می شود و بعد از سالها، سکوت، ...