میرنیوز
خبرگزاری مهر؛ مجله مهر _ مرضیه کیان: زندگی کردن در خانهای که سهم هر نفر از آن حدود ۱۲ متر در شرایط ایده آل و حدود کمتر از ۳ متر در شرایط خاص خوابگاه باشد را دانشجوها خوب درک میکنند؛ اما این سبک زندگی همان طور که از اسمش پیداست، زندگی دانشجویی است و تاریخ انقضای آن مشخص است! زندگی در چنین اتاقهایی برای دانشجویی که حدود ۸ ساعت از ساعتهای شبانه روزش را در کلاسها و دانشگاه سر میکند و یکی دو ساعت هم گشت و گذاری در شهر میزند و صرفاً برای خواب و استراحت به خوابگاه میآید، قابل تحمل است!
در ۲۷ مرداد ماه امسال، طرحی را که پرویز حناچی، شهردار تهران در قالب خانههای ۲۵ متری پیشنهاد داده بود، وزارت کشور پیگیری کرد تا به هیئت دولت ارائه دهد؛ و نتیجه آن شد طرحی با عنوان "مسکن اجتماعی"!
خانههای ۲۵ متری برای افراد متأهل و با درآمد پایین؛ معلوم نیست ایده نامگذاری "مسکن اجتماعی" چگونه به این طرح اختصاص داده شده؛ واقعیتش این است که این مسکن فردی هم نیست! چه برسد به اجتماعی!
خانههای ۲۵ متری در تعارض با الگوهای اسلامی
از زمان آپارتمانی شدن خانهها، دیگر صدای بچهها در کوچهها و حیاتهای پرخاطره بر سر بازی گرگم به هوا، لی لی و قائم باشک به گوش نمیرسد.
بچههای اواخر دهه ۷۰ و دهههای ۸۰ و ۹۰، درکی از شور و شیطنتی که بزرگترهایشان در حیات خانهها و در دورهمی خانوادگی و فامیلی داشتند، ندارند! بازیهایی که بچهها برای اجازه گرفتن از مادر و پدر حداقل یک ساعتی گریه میکردند و مشقهایشان را تند تند مینوشتند تا هیچ دلیلی نباشد که مجبور باشند در خانه بمانند! حتی دیگر جرأت ندارند از ترس افتادن کریستالهای مامان از روی ویترین و درآمدن صدای اعتراض همسایه طبقه پایینی در همان چهار دیواری ورجه و وورجه کنند که یک وقت صاحبخانه سر سال عذرشان را نخواهد.
این خانههای ۲۵ متری اگر مجال فرزندآوری را به زوجهای جوان بدهد، قطعاً مجال تاتی تاتی کردن کودک و یادگیری راه رفتن را از این طفل معصومها میگیرد؛ و این یعنی محدودیت بیشتر نسبت به کودکان دهههای اخیر!
حالا شما حساب کنید با تأکیدی که رهبری مدام طی سالهای گذشته در مورد "مسئله جمعیت" داشته، چطور میتوان در خانه ۲۵ متری به آن جامعه عمل پوشاند؟! خانهای که با الگوهای اسلامی در تعارض است؛ در نگرشهای اسلامی به زندگی در خانههای بزرگ توصیه شده تا زندگی پدر و مادرها با وجود فرزندان به مشکل برنخورد.
در "مسکن اجتماعی" صله رحم تعطیل!
یقیناً در فضای ۲۵ متری که آشپزخانه و هال و پذیرایی و سرویس بهداشتی و اتاق خواب را شامل میشود، مجال صله رحم و مهمانی دادن را به میزبان نمیدهد؛ از فکر چیدن مبل و تختخواب که یقیناً با این جیب خالی باید گذشت! حتی اگر یک فرش وسط پهن شود و دو تا پشتی گذاشته شود، باز هم با یک تصور ذهنی امکان انداختن سفره برای دو نفر مهمان هم خیلی سخت پیش است؛ مگر اینکه بشقاب غذا را دستشان داد و هر کس هر گوشهای که جا پیدا میکند بنشیند!
در شرایط اقتصادی که تمام فکر اعضای خانواده بهبود اوضاع معیشیتی اش است و برای اندکی تفریح و فراغت خاطر نمیتواند از تفرجگاهها استفاده کند، دیدن دوست و آشنا و فامیل کمی آرامش خیال است، که اگر این طرح تحقق پیدا کند، این فرصت را هم از خانوادهها میگیرد!
سوال این است که وقتی رئیس جمهور و چند تن از مسئولین در صحبتهای مختلف خانههای ۷۵ و ۸۵ متری مسکن مهر را به قوطی کبریت تشبیه کرده اند و طرح "مسکن اجتماعی" با خانههای ۲۵ متری را جایگزین آن کرده اند، چه اسمی روی آن میگذارند؟
خانههایی که شاید اندازه بخش کوچکی از اتاق خوابهای خانههای لاکچری هم نباشد!
باید منتظر روز افتتاحیه این مسکنهای اجتماعی باشیم تا ببنیم کدام مقام مسئول در روز افتتاح میتواند بار سنگین این مسئولیت را به دوش بکشد، در چشمان صاحبان این واحدها نگاه کند و روبان صورتی را قیچی بزند!
منبع : خبرگزاری مهر
مغازهای که هر سال موکب میشود/ ما هنوز، یک ذره هم عاشق نیستیم!
مردم کانادا امکان مشاهده این صفحه را ندارند/ فیلترینگ، به وسعت دو نیمکره!
دلتنگها یکدیگر را پیدا میکنند/ کربلاییشدن بدون نیت قبلی!
خوشرویی، چاشنی میزبانی است/ از تأخیر در صدور ویزای عراق تا کمبود اتوبوس در مرز دوغارون
دشمن آتش و تبر/ «من، حبیبالله؛ حبیب خدا و جنگل هستم!»
گرداب روانشناسی زرد در «اینستاگرام»/ تن به هر چالشی ندهید!
چهل سال همسایگی با زندان و زندانی و زندانبان/ پارک و هتل نمیخواهیم؛ درختها را آب بدهید!
«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسههای نظامی
«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسههای نظامی!
ماجرای شلغمهای یک نماینده در توئیتر
سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دستهایم در مسیر شهر جان داد!»
سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دستهایم در مسیر شهر جان داد!»
سرنوشت دخترک ۱۱ماهه در روستای مرزی/ «نارگل روی دستهایم جان داد!»
دو هزار بیلبورد متحرک عاشورایی در شهر/ ۱۲ سال خطنویسی روی خط عاشقی!
وامهای راحتالحلقوم و ضمانتهای ضربدری!
عاقبت بخیری یک پمپ بنزین!
تماشای گذر عمر در سایه ایستگاه صلواتی/ چای همان چای و بیرق همان بیرق!
بازندگان کنکور!
جایی برای درمان درد دیدن!/ چشمها؛ قدردان دستهای روشناییبخش
چگونه دختران دهههشتادی محله بانی برگزاری یک مراسم ازدواج شدند؟
جهانشهر علوی/ غم و شادی شیعیان به هم گره خورده است
فعلا حرف خواب و خوراک نباشد؛ بعد از مراسم همه سِرُم میزنیم!
«چند قطره باران» بر گونه آرزوهای کوچک/ پیتزای مهربانی بدون عکس!
«سر بر دامن ماه»؛ روایتی از زندگی تنها همسر امام هادی (ع)
«سر بر دامن ماه»؛ روایتی مدرن از زندگی تنها همسر امام هادی (ع)
کارت شما مسدود است!/ زخم رفتارهای سلیقهای با مهاجران
عروسی که صبح ازدواجش دوید/ میگفتند قدت کوتاه است، برو یک رشته دیگر!
عکاسان خبری، دشمن کسی نیستند!/ ثبت تاریخ از دل آتش تا قلب کرونا
غنیسازی با خلوص بالا برای رفع تحریم است/همچنان با آژانس بینالمللی انرژی تعامل داریم
چرا راه آهن رشت - آستارا کلیدیترین پروژه ریلی کشور است؟