میرنیوز

ما نگران هویت خانه کابل و فرزندان‌مان در ایران هستیم

ما نگران هویت خانه کابل و فرزندان‌مان در ایران هستیم 2021-12-15T09:17:45+03:30

خبرگزاری مهر؛ گروه مجله – جواد شیخ الاسلامی: خانه کابل برای بسیاری از کسانی که دغدغه فرهنگ و زبان فارسی را دارند نامی آشناست. رستورانی که توسط یک خانواده هنرمند و فرهنگی اهل افغانستان تأسیس شده و در آن غذاهای خوش طعم افغانستانی طبخ و ارائه می‌شود. شاخصه اصلی این رستوران این است که خانوادگی اداره می‌شود وغذاهای آن دستپخت مادر مهربان این خانواده است. شما با ورود به خانه کابل احساس می‌کنید پا به درون یک خانواده گذاشته‌اید و مهمان آنها هستید. رفتار محترمانه و صمیمانه اهالی خانه کابل و طعم غذاهای بی نظیر آن شما را با فرهنگ و تاریخ و هنر مردم افغانستان آشنا می‌کنند. هدف اصلی از تأسیس این رستوران هم همین بوده است، یعنی آشنایی مردم ایران با سبک زندگی و فرهنگ و تاریخ مردم افغانستان. اگر شما از دسته کسانی باشید که به خانه کابل سر زده‌اید حتماً با آقای موسی اکبری آشنا هستید، اگرنه این گفتگو را بخوانید تا بدانید که این رستوران با چه نیتی تأسیس شده است و چه حال و هوایی دارید.

آقای اکبری، خانه کابل را به چه قصدی تأسیس کردید؟ کار اقتصادی یا کار فرهنگی در حوزه افغانستان و تعامل فرهنگی با مردم؟ اصلاً از اینجا شروع کنیم که در افغانستان چه کار می‌کردید؟

من در افغانستان دانشجو بودم، ولی اصل کارم فرهنگ بود. از فضاها و جاهایی که مربوط به تاریخ افغانستان بود عکاسی می‌کردم. از زمانی که در افغانستان جنگ شد و من به ایران آمدم و با ایرانی‌ها برقرار کردم، دغدغه اصلی‌ام شناخت نداشتن ایرانیان در رابطه با افغانستان بود. البته فکر کنم خیلی‌ها این دغدغه را داشتند ولی من به عنوان کسی که در افغانستان هم درگیر مسائل فرهنگی بودم و در افغانستان شاهد واقعیات زندگی مردم افغانستان بودم، وقتی دیدم در ایران نگاه مردم کاملاً برعکس آن چیزی است که باید باشد، تصمیم گرفتم به عنوان کسی که در فضای هنری و فرهنگی مشغول به فعالیت است افغانستان را به عنوان یک کشور فرهنگی با سابقه فرهنگی و گذشته‏ تمدنی‌اش به ایرانیان معرفی کنم. افغانستان و ایران دارای یک سابقه تمدنی مشترک هستند و هردو در قلمرو ایران فرهنگی یا کشور باستانی آریانا حضور داشتند. نشان دادن ارزش‌های مشترک این دو کشور و سابقه تاریخی و باستانی و فرهنگی افغانستان به جامعه ایران برای من اهمیت داشت.

تصویری که از رسانه‌های ایران از افغانستان نشان می‌دهند را چقدر منطبق بر واقعیات زندگی و فرهنگ مردم افغانستان می‌دانستید؟

چیزهایی که در افغانستان می‌دیدم همه گذشته پرافتخار افغانستان و فرهنگ اصیل مردم افغانستان بود. بسیاری از افتخاراتی که آنها را به نام ایران فعلی سند می‌زنند پیشینه و تاریخچه و منشأش افغانستان است. بنابراین من این پیش‌زمینه و آشنایی با افغانستان را داشتم اما وقتی وارد ایران شدم دیدم در اینجا نگاه به افغانستان نگاه به یک کشور جنگ زده است که مردمش فقط کارگر هستند و نهایتاً تنها محصول افغانستان هم مواد مخدر است. این نگاه باعث شده بود بسیاری از واقعیات مربوط به افغانستان دیده نشود. مثلاً کمتر کسی می‌داند که تخت رستم اصلی و واقعی در افغانستان است ولی در ایران هم جایی به نام تخت رستم هست که آن را محل اصلی تخت رستم معرفی می‌کنند. این درصورتی است که تخت رستمی که در شاهنامه از آن نام برده می‌شود در سمنگان امروزی است. یا اگر در شاهنامه حرفی از زابل زده می‌شود، در بسیاری از موارد منظور زابل افغانستان است نه زابل ایران. ولی تصوری که در ذهن جامعه ایرانی است، این است که زابل همین زابل ایران است. این نگاه باعث شده است این هویت مشترک که قسمت اعظم آن در افغانستان است کاملاً نادیده گرفته شود.

همین مسائل باعث شد شما روی این اشتراکات مختلف زبانی، تاریخی، تمدنی و فرهنگی تمرکز کنید و درباره‌اش کار کنید.

دقیقاً! خب این‌ها مواردی است که متأسفانه در ایران بسیار کم در موردش کار شده یا اگر کار شده به صورت جدی نبوده است. این‌ها من را اذیت می‌کرد. به همین دلیل بود که در سال دوم دانشگاه تصمیم گرفتم به هر شکلی که می‌شود بتوانم حداقل توسط عکس مستند افغانستان را به ایران و جهان معرفی کنم.

بعد از این‌که نمایشگاه‌های زیادی درباره تاریخ و فرهنگ افغانستان کار کردید، چه شد به این نتیجه رسیدید که غذا می‌تواند پلی باشد که همه آن حرف‌ها و دغدغه‌هایی که داشتید را به این واسطه بیان کنید؟ چطور به فکر تأسیس خانه کابل افتادید؟

یکی از بهترین راه‌ها برای شناخت یک کشور شناخت غذاهای آن کشور است. هر کشوری که غنای فرهنگی داشته باشد غنای غذایی هم دارد. مثلاً شما به هر منطقه افغانستان که بروید، می‌بینید که یک غذا با شکل‌های مختلف طبخ می‌شود. مثلاً قابلی‌پلو در سمت شمال یک رقم است و در سمت کابل به شکل دیگر پخته می‌شود. تنوع غذایی‏ ما در افغانستان بسیار زیاد است. به همین خاطر ما احساس کردیم خود این مسأله می‌تواند فضایی بسازد که بتوانیم به واسطه آن ارتباط بیشتری با مردم ایران برقرار کنیم و غذا بهانه‌ای برای هم‌صحبتی ما و مردم ایران شود. اگر من همان نمایشگاه‌های عکاسی را برگزار می‌کردم بیشتر با آدم‌های فرهنگی و هنرمندان تعامل پیدا می‌کردم. مردم عام به نمایشگاه‌ها نمی‌آمدند تا با فرهنگ و تاریخ افغانستان آشنا شوند ولی وقتی که در خانه کابل این اتفاق می‌افتد و ما با آدم‌های گوناگونی ارتباط می‌گیریم.

پس از احداث خانه کابل چقدر توانستید به خواست و نیتی که از احداث آن داشتید دست پیدا کنید؟

با توجه به اینکه فضای خانه کابل فضای کوچکی است و به صورت خانوادگی هم چرخانده می‌شود، ما راضی هستیم. البته متأسفانه ما در یک زمان بسیار بد کار را شروع کردیم، یعنی وقتی که کرونا شروع شد و باعث چندبار تعطیل شویم. ولی شاید همین تعطیلی‌ها هم از جهتی برای ما خوب بود. به این دلیل که خیلی فشار بر ما نیامد. یعنی بچه‌ها توانستند آهسته آهسته پیش بروند وگرنه اگر به ما فشار می‌آمد شاید زود خسته می‌شدیم و کار را رها می‌کردیم. ما در اوایل کار صبحانه داشتیم، چاشت داشتیم، شام هم داشتیم. بعد صبحانه را قطع کردیم، چاشت شب شد، باز دوباره شام را هم قطع کردیم و حالا فقط ناهار را هستیم. فشار کاری خانه کابل زیاد بود و باعث شد ما حجم کار را کمتر کنیم تا خسته نشویم. با این همه فکر می‌کنم ما تقریباً به هشتاد درصد از چیزی که می‌خواستیم در خانه کابل رسیدیم.

ما نگران هویت خانه کابل و فرزندان‌مان در ایران هستیم

یکی از نقاط قوت کافه شما این است که خانوادگی اداره می‌شود و تمام اعضا خانواده هم فرهنگی هستند. این ویژگی چقدر به موفقیت خانه کابل کمک کرده است؟

ببینید، ما نخواستیم به عنوان یک رستوران کار کنیم. یعنی واقعاً هدف ما معرفی فرهنگ افغانستان بود. شما تمام رستوران‌ها را ببینید که جنبه اقتصادی دارند اما ما هیچ‌وقت این نگاه را نداشتیم. ما دوست داشتیم جایی را درست کنیم و خانه‌ای داشته باشیم که در آن خانه با آدم‌ها رفت و آمد کنیم و آن‌ها با ما، زندگی ما، روش ما و منش ما بیشتر آشنا شوند. ما حتی برای فضای خانه کابل مصنوعی نباشد و فضای خانه را منتقل کند تمام کارش را خودمان انجام دادیم. ما حتی موقع خرید برای خانه کابل نمی‌خواهیم موادی را بخریم که استفاده بیشتری داشته باشد، بلکه روی کیفیت آن توجه داریم و اینکه غذای خوشمزه به مهمان‌هایمان بدهیم.

واکنش ایرانی‌ها به غذاهای افغانستانی و فضای خانه کابل چطور بوده است؟

یکبار یک ایرانی برای اولین‌بار به همراه خانمش به اینجا آمد و از همان اول هم با یک گارد خاصی آمد. بعد که نشست و صحبت از غذا شد، برایش غذا آوردیم. غذا را خورد، بعد دوباره چای خواست. چای خورد و تمام شد. من به او گفتم دوست داشتید؟ گفت راستش من برای منظور دیگری آمده بودم. گفتم چه منظوری؟ گفت ما اینجا آمده بودیم برای دعوا! حالم خوب نبود، دنبال یک جایی می‌گشتم که بروم دعوا! اما هرچه که زمان گذشت و هرچه بیشتر اینجا بودم حالم بهتر شد و خوب شدم. تقریباً یک هفته بعد دوباره آمد و نشست و غذایش را خورد. گفت می‌دانی من امروز برای چی آمدم؟ گفتم نه. گفت امروز من در دفترم دعوا کرده بودم، آمدم که حالم خوش شود و بروم. برای خوب شدن حالم آمدم. از این تجربه‌ها زیاد داریم.

احیاناً مشکلاتی برایتان پیش آمده است؟

یک بحث خستگی کار است که فشار زیادی روی همسرم و دختر و پسرم آورده است. بحث دوم هم گرفتاری‌های قانونی است که فعلاً در ایران برای مهاجرین وجود دارد. ما مدام این نگرانی را داریم که در آینده مجوز خانه کابل چه می‌شود؟ می‌دهند، نمی‌دهند؟ اینها از مواردی است که ما را اذیت می‌کند ولی من امیدوارم که تا زمانی که توان داریم این کار را ادامه بدهیم. ما الآن یک مجموعه بی هویت هستیم که فردای کارمان مشخص نیست. دغدغه ‏ما فقط این نیست که چهار تومان پول پیدا کنیم یا مثلاً زندگی روزمره‌مان بگذرد، دغدغه ما بیشتر اولادمان است. اولادی که آینده‏ آن‌ها هنوز مشخص نیست. معلوم نیست که این‌ها که در ایران متولد شده و زندگی کرده‌اند بالاخره افغانستانی هستند یا ایرانی؟ در شرایط فعلی اولاد ما شرایط زندگی در ایران را ندارند. اولاد ما در ایران به دنیا آمده‌اند، حتی با اعتقاداتی که نسبت به جمهوری اسلامی دارند، نسبت به نظام اسلامی دارند، با همه این اعتقادات هنوز اجازه زندگی کردن و کارکردن در ایران را ندارند. به خاطر همین مشکلات بچه‌های ما به فکر این هستند که به نوعی مهاجرت دیگری را برای خودشان پیدا کنند.

منبع : خبرگزاری مهر


کلمات کلیدی :
اشتراک گذاری :

آخرین اخبار مجازی

پای کودکان فلسطین در رکاب دوچرخه محمد

پای کودکان فلسطین در رکاب دوچرخه محمد
2024-10-06T12:51:53+03:30
شیراز- پنج سال بیشتر نداشت اما از دوچرخه تازه نفسش دل کند تا لبخند شادی را بر چهره یک کودک فلسطینی بنشاند و این لبخند بشود دلخوشی‌ کودکانه اش.

صف طلا در بازار خیابان جهاد

صف طلا در بازار خیابان جهاد
2024-10-03T16:38:26+03:30
همراهش کیفی بود که سفت آن را به خودش چسبانده بود. او را «حاج خانم» صدا می‌کنیم. دست‌پاچه بود.

شوخی‌های موشکی!

شوخی‌های موشکی!
2024-10-02T11:38:32+03:30
عملیات وعده صادق ۲ در شبکه‌های اجتماعی بسیار بحث‌برانگیز بوده است. بسیاری از کاربران شبکه‌های اجتماعی با احساسی از شعف و غرور، اظهارات طنزآمیزی را در این بار...

اهدای زیورآلات توسط بانوان ایران برای جنگ با اسرائیل

اهدای زیورآلات توسط بانوان ایران برای جنگ با اسرائیل
2024-10-01T14:11:50+03:30
بانوان ایرانی در حرکتی جهادی و خودجوش زیورآلات گران‌قیمت خود را برای کمک به لبنان اهدا می‌کنند.

اهدای زیورآلات بانوان ایرانی برای جنگ با اسرائیل

اهدای زیورآلات بانوان ایرانی برای جنگ با اسرائیل
2024-10-01T13:58:31+03:30
بانوان ایرانی در حرکتی جهادی زیورآلات گران‌قیمت خود را برای کمک به لبنان می فروشند.

معامله با حسین اینبار با جمع آوری زباله از زیر پای زائرانش 

معامله با حسین اینبار با جمع آوری زباله از زیر پای زائرانش 
2024-08-20T12:37:15+03:30
اینجا کربلاست، خیابان های منتهی به بین الحرمین، اینجا افراد هر کدام سعی دارند در حد توان و بضاعتشان به آقا، خودی نشان دهند و مزدی بیش از آنچه کرده اند، دریاف...

خادمی که در کربلا  مرگ خود را پیش بینی کرده بود

خادمی که در کربلا  مرگ خود را پیش بینی کرده بود
2024-08-20T12:10:26+03:30
مرگ هر کسی را یک جور و یک زمان فرا میگیرد اما آقا رحیم خادمی بود که در کربلا مرگ خودش را پیش بینی کرده بود.

موکب‌داری عاشقانه شهربابکی‌ها در عمارت ماری خانم فرانسوی

موکب‌داری عاشقانه شهربابکی‌ها در عمارت ماری خانم فرانسوی
2024-08-20T11:57:07+03:30
شهر بابکی ها موکب خود را در عمارت خانم ماری پیروالکمن فرانسوی برپا کرده اند.

توصیه‌های طب ایرانی برای پیاده‌روی اربعین

توصیه‌های طب ایرانی برای پیاده‌روی اربعین
2024-08-19T14:17:15+03:30
متخصصین طب ایرانی معتقدند؛ با چند روش ساده می توان عوارض پباده روی طولانی را کاهش داد.

یک دست پیراهن خونین؛ یک دست به ستون‌ عرش

یک دست پیراهن خونین؛ یک دست به ستون‌ عرش
2024-07-22T19:16:24+03:30
شب هفتم امام حسین(ع) است؛ کسی که مادرش در قیامت لباسی خونین همراه دارد و یکی از ستون‌های عرش را گرفته و از خدا می‌خواهد میان او قاتلان فرزندش حکم کند.

عکسی که هیچ‌وقت نگرفتیم...

عکسی که هیچ‌وقت نگرفتیم...
2024-07-08T16:03:06+03:30
بهادری جهرمی بعد از دیدار با رهبر انقلاب درباره جای خالی «شهیدجمهور» نوشت: عکسی که بیشتر از همه دوست داشتم عکسی بود که هیچ وقت نگرفتم، کنار مردی خستگی ناپذیر...

مغازه‌ای که هر سال موکب می‌شود/ ما هنوز، یک ذره هم عاشق نیستیم!

مغازه‌ای که هر سال موکب می‌شود/ ما هنوز، یک ذره هم عاشق نیستیم!
2023-09-07T17:16:53+03:30
«هر چه داریم از امام حسین(ع) داریم. زندگی‌مان مال امام حسین(ع) است. این کار هم بساط هر سال است، این مغازه پدرمان است که خادم و عاشق امام حسین (ع) بود. ما هم ...

مردم کانادا امکان مشاهده این صفحه را ندارند/ فیلترینگ، به وسعت دو نیم‌کره!

مردم کانادا امکان مشاهده این صفحه را ندارند/ فیلترینگ، به وسعت دو نیم‌کره!
2023-09-04T15:36:59+03:30
فیلتر کردن بسترهای مختلف فضای مجازی در سطح جهان مسئله تازه‌ای نیست؛ از جنوب غرب آسیا که شدت فیلترینگ در آن بیشتر است گرفته تا چند قاره آن طرف‌تر در کشور کانادا.

دلتنگ‌ها یکدیگر را پیدا می‌کنند/ کربلایی‌شدن بدون نیت قبلی!

دلتنگ‌ها یکدیگر را پیدا می‌کنند/ کربلایی‌شدن بدون نیت قبلی!
2023-09-03T13:30:14+03:30
هنگام تماشای اعزام زائران افغانستانی اشک می‌ریختند؛ گویا دلتنگ‌ها یکدیگر را پیدا می‌کنند و انگار بدرقه اربعینی‌ها، به مناسک جاماندگان تبدیل شده باشد، جاماندگ...

خوش‌رویی، چاشنی میزبانی است/ از تأخیر در صدور ویزای عراق تا کمبود اتوبوس در مرز دوغارون

خوش‌رویی، چاشنی میزبانی است/ از تأخیر در صدور ویزای عراق تا کمبود اتوبوس در مرز دوغارون
2023-08-26T10:01:16+03:30
«مشکل زائران افغانستانی ارتباط چندانی به ایران ندارد؛ مربوط به دولت افغانستان است که اربعین برایش در اولویت نیست و متولی دولتی برای زیارت اربعین ندارد، بنابر...

دشمن آتش و تبر/ «من، حبیب‌الله؛ حبیب خدا و جنگل هستم!»

دشمن آتش و تبر/ «من، حبیب‌الله؛ حبیب خدا و جنگل هستم!»
2023-08-15T14:21:28+03:30
حبیب‌الله حاجی‌زاده، سال‌ها است بدون اینکه کسی از او بخواهد یا حقوقی دریافت کند از جنگل‌ها مراقبت می‌کند: «ما نه می‌گذاریم آتش به جان جنگل بیفتد، نه می‌گذاری...

گرداب روانشناسی زرد در «اینستاگرام»/ تن به هر چالشی ندهید!

گرداب روانشناسی زرد در «اینستاگرام»/ تن به هر چالشی ندهید!
2023-08-14T13:07:53+03:30
شبکه‌های اجتماعی این روزها چالش‌هایی را رواج می‌دهند که مبنای علمی ندارند، دنبال جذب مخاطب هستند و سعی دارند القا کنند: «شما تنها با شرکت در چالش‌ها، به یک ا...

چهل سال همسایگی با زندان و زندانی و زندان‌بان/ پارک و هتل نمی‌خواهیم؛ درخت‌ها را آب بدهید!

چهل سال همسایگی با زندان و زندانی و زندان‌بان/ پارک و هتل نمی‌خواهیم؛ درخت‌ها را آب بدهید!
2023-08-12T13:01:13+03:30
همسایگان زندان «رجایی شهر» بعد از تخلیه از این ندامتگاه، بیش از آنکه از سال‌ها همجواری با آن شکایت کنند، به فکر آینده بودند: «ما از مسئولان پارک و هتل نمی‌خو...

«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسه‌های نظامی

«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسه‌های نظامی
2023-08-07T20:23:55+03:30
بعد از پایان دیدار خودم را به امیر ایرانی می‌رسانم و می‌گویم بعد از این مأموریت چه برنامه‌ای دارید؟ مختصر جواب می‌دهد: «انشاالله دوستان و دشمنان را مثل مأمور...

«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسه‌های نظامی!

«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسه‌های نظامی!
2023-08-07T15:57:38+03:30
بعد از پایان دیدار خودم را به امیر ایرانی می‌رسانم و می‌گویم بعد از این مأموریت چه برنامه‌ای دارید؟ مختصر جواب می‌دهد: «انشاالله دوستان و دشمنان را مثل مأمور...

ماجرای شلغم‌های یک نماینده در توئیتر

ماجرای شلغم‌های یک نماینده در توئیتر
2023-08-01T14:43:59+03:30
روزنامه «جوان» در گزارشی به ماجرای جر و بحث اخیر نماینده مردم تربت‌جام در مجلس با کاربران توئیتری پرداخت.

سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دست‌هایم در مسیر شهر جان داد!»

سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دست‌هایم در مسیر شهر جان داد!»
2023-07-29T00:24:02+03:30
«تقریباً دو ساعت طول کشید تا نارگل را به شهر ببریم. در این مسیر دخترم روی دست من بود و آرام جان می‌داد! شاید اگر جاده آسفالت بود و مسیر رسیدن به شهر راحت‌ و ...

سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دست‌هایم در مسیر شهر جان داد!»

سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دست‌هایم در مسیر شهر جان داد!»
2023-07-26T10:37:22+03:30
«تقریباً دو ساعت طول کشید تا نارگل را به شهر ببریم. در این مسیر دخترم روی دست من بود و آرام جان می‌داد! شاید اگر جاده آسفالت بود و مسیر رسیدن به شهر راحت‌ و ...

سرنوشت دخترک ۱۱ماهه در روستای مرزی/ «نارگل روی دست‌هایم جان داد!»

سرنوشت دخترک ۱۱ماهه در روستای مرزی/ «نارگل روی دست‌هایم جان داد!»
2023-07-26T09:43:56+03:30
«تقریباً دو ساعت طول کشید که نارگل را به شهر ببریم. در این مسیر دخترم روی دست من بود و آرام جان می‌داد! شاید اگر جاده آسفالت بود و مسیر رسیدن به شهر راحت‌ و ...

دو هزار بیلبورد متحرک عاشورایی در شهر/ ۱۲ سال خط‌نویسی روی خط عاشقی!

دو هزار بیلبورد متحرک عاشورایی در شهر/ ۱۲ سال خط‌نویسی روی خط عاشقی!
2023-07-23T11:03:54+03:30
«مجید دستانی» از 12سال ماشین‌نویسی در محرم می‌گوید که با رفقایش، خودروها را با خط خوش مزین به نام اباعبدالله(ع) می‌کنند،خودروهایی که تا مدت‌ها مثل بیلبوردهای...

وام‌های راحت‌الحلقوم و ضمانت‌های ضربدری!

وام‌های راحت‌الحلقوم و ضمانت‌های ضربدری!
2023-07-20T12:18:55+03:30
روزنامه «همشهری» در گزارشی به تبلیغات اخیر برخی شرکت‌ها برای اعطای وام بدون ضامن پرداخت و ابعاد غیرقانونی بودن آن را شفاف کرد، این گزارش همچنین توضیحاتی دربا...

عاقبت بخیری یک پمپ بنزین! 

عاقبت بخیری یک پمپ بنزین! 
2023-07-20T11:38:56+03:30
خودرو را پارک کردم و به محل گودبرداری برگشتم و پرسیدم اینجا قبلاً پمپ بنزین نبود؟ جوابشان حافظه تصویری‌ام را تأیید کرد: «پمپ بنزین بود! دیگر نیست؛ حالا قرار ...

تماشای گذر عمر در سایه ایستگاه صلواتی/ چای همان چای و بیرق همان بیرق!

تماشای گذر عمر در سایه ایستگاه صلواتی/ چای همان چای و بیرق همان بیرق!
2023-07-19T13:19:04+03:30
می‌گویند نوشیدن چای داغ در لیوان‌های پلاستیکی احتمال ابتلاء به سرطان را افزایش می‌دهد؛ اعتراضی نیست! فقط ای کاش طعم چای بعد از روضه را عوض نکند. کافی است چای...

بازندگان کنکور!

بازندگان کنکور!
2023-07-16T13:07:00+03:30
روزنامه «جام جم» در گزارشی به تاثیر شرایط جغرافیایی و شکاف طبقات اجتماعی بر قبولی رشته‌های دانشگاهی در دهک‌های مختلف جامعه پرداخته و از دهک‌های ضعیف به عنوان...

جایی برای درمان درد دیدن!/ چشم‌ها؛ قدردان دست‌های روشنایی‌بخش

جایی برای درمان درد دیدن!/ چشم‌ها؛ قدردان دست‌های روشنایی‌بخش
2023-07-16T13:06:59+03:30
پیر و جوان ندارد، تقریباً همه باندی به چشم دارند و دستی به در و دیوار! اینجا همه درد چشم دارند؛ درد بینایی! و ضیا با تخصص خود به چشم‌ها نور روشنایی می‌بخشد، ...
X فیلم جدید فیلم جدید دانلود فیلم و سریال تبلیغات شما (پیام به تلگرام)