میرنیوز
خبرگزاری مهر؛ گروه مجله: بعد از گذشت یک سال و چند ماه از انفجار بندر بیروت که در یک چشم برهم زدن ۲۲۰ خانواده داغدار، حدود ۷۰۰۰ نفر مجروح (که اسمش جراحت است و معلوم نیست چه فاجعههایی برای افراد به بار آورده باشد!)، ۱۱۰ نفر مفقود (که خدا میداند در آن شدت انفجار و تصاویری که منتشر شد و افرادی مانند ذرات در هوا معلق بودند، چه به سرشان آمد یا موج انفجار، با حافظهشان چه کرد که شاید مسیر برگشت را گم کردند و عاقبتشان نامعلوم شد!) و ۳۰۰ نفر بیخانمان شدند، در پنجشنبه گذشته (۱۴ اکتبر) افرادی برای اعتراض به عملکرد طارق بیطار، قاضی رسیدگی کننده به این انفجار در برابر دادگستری تجمع کرده بودند که باز هم عدهای به صورت ناشناس به سمت تظاهرکنندگان هوادار دو حزب شیعه حزب الله و امل تیراندازی کردند و داغ روی داغ گذاشتند.
صلیب سرخ لبنان اعلام کرد که تعداد کشتهها علاوه بر دهها مجروح به ۷ نفر رسید.
الجزیرة با انتشار چند عکس از کوچه پس کوچهها و خیابانهای بیروت، از آرامش بعد از طوفان این شهر خبر میدهد؛ متأسفانه گویی مردمان بیروت به این طوفانهای لحظهای و از دست رفتن زندگیشان در یک آن واحد، خو گرفتهاند!
منبع : خبرگزاری مهر
معامله با حسین اینبار با جمع آوری زباله از زیر پای زائرانش
خادمی که در کربلا مرگ خود را پیش بینی کرده بود
موکبداری عاشقانه شهربابکیها در عمارت ماری خانم فرانسوی
توصیههای طب ایرانی برای پیادهروی اربعین
یک دست پیراهن خونین؛ یک دست به ستون عرش
عکسی که هیچوقت نگرفتیم...
مغازهای که هر سال موکب میشود/ ما هنوز، یک ذره هم عاشق نیستیم!
مردم کانادا امکان مشاهده این صفحه را ندارند/ فیلترینگ، به وسعت دو نیمکره!
دلتنگها یکدیگر را پیدا میکنند/ کربلاییشدن بدون نیت قبلی!
خوشرویی، چاشنی میزبانی است/ از تأخیر در صدور ویزای عراق تا کمبود اتوبوس در مرز دوغارون
دشمن آتش و تبر/ «من، حبیبالله؛ حبیب خدا و جنگل هستم!»
گرداب روانشناسی زرد در «اینستاگرام»/ تن به هر چالشی ندهید!
چهل سال همسایگی با زندان و زندانی و زندانبان/ پارک و هتل نمیخواهیم؛ درختها را آب بدهید!
«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسههای نظامی
«باز هم دوست و دشمن را شوکه خواهیم کرد»/ جای خالی اهالی قلم و هنر در حماسههای نظامی!
ماجرای شلغمهای یک نماینده در توئیتر
سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دستهایم در مسیر شهر جان داد!»
سرنوشت عاشورایی دخترک ۱۱ ماهه در روستایی مرزی/ «نارگل روی دستهایم در مسیر شهر جان داد!»
سرنوشت دخترک ۱۱ماهه در روستای مرزی/ «نارگل روی دستهایم جان داد!»
دو هزار بیلبورد متحرک عاشورایی در شهر/ ۱۲ سال خطنویسی روی خط عاشقی!
وامهای راحتالحلقوم و ضمانتهای ضربدری!
عاقبت بخیری یک پمپ بنزین!
تماشای گذر عمر در سایه ایستگاه صلواتی/ چای همان چای و بیرق همان بیرق!
بازندگان کنکور!
جایی برای درمان درد دیدن!/ چشمها؛ قدردان دستهای روشناییبخش
چگونه دختران دهههشتادی محله بانی برگزاری یک مراسم ازدواج شدند؟
جهانشهر علوی/ غم و شادی شیعیان به هم گره خورده است
فعلا حرف خواب و خوراک نباشد؛ بعد از مراسم همه سِرُم میزنیم!
«چند قطره باران» بر گونه آرزوهای کوچک/ پیتزای مهربانی بدون عکس!
«سر بر دامن ماه»؛ روایتی از زندگی تنها همسر امام هادی (ع)